عقل عالم در عجب از شرح حال زینب است
صد سلیمان مات و حیران از جلال زینب است
حامی حق بودن و حق گفتن و حفظ حجاب
حفظ ناموس و شرافت از خصال زینب است
مدعی، بی بهره دائم فرقه لایبصرون
جمله از دید جمال بی مثال زینب است
سینۀ آن قهرمان کربلا یاللعجب
شهرت ام المصایب چون مدال زینب است
نطق او سرمشق مردان سلحشور جهان
درس آزادی تماماً از مقال زینب است
کاخ استبداد را ویران نمودن از ازل
هم تمنای دل وهم ایده آل زینب است
پادگان کربلا هفتاد تن سرباز داشت
پس دو سربازش دو طفل چون غزال زینب است
مردمان پایتخت دشمن او،حالیا
تحت فرمان سفیر خردسا ...
شاعر:تقائی اردبیلی
- یکشنبه
- 30
- آذر
- 1399
- ساعت
- 11:54
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
ارسال دیدگاه