هرتكيه اي كه باقَدَمَت پا گرفته است
بي شك اجازه ازخودِ زهرا گرفته است
ميسوزد از غمت همهٔ تاروپودِ من
باهَر زبانه مِهرِ تو بالا گرفته است
عمريست مانده درعطشِ ديدنت دلم
اما گناه، راهِ تماشا گرفته است
دوراز مَسيرِعشقِ توميگرددعاقبت
هركَس كه راهِ عشرت دنياگرفته است
هستي كه هست تشنهٔ عدل وعدالتت
ازظلمِ ظالمان دل دنيا گرفته است
بَرانتقامِ محسنِ شش ماهه،دربهشت
دستِ قنوت، اُم ابيها گرفته است
بايدخودت براي ظهورت دعاكني
عِصيانِ ماكه روحِ دعاراگرفته است
خوشبخت آن كَسي ست كه هنگام امتحان
ازصاحب الزّمانِ خودامضاگرفته است
- دوشنبه
- 1
- دی
- 1399
- ساعت
- 14:13
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
داود تیموری
ارسال دیدگاه