• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت زهرا -( ای غریب مدینه همسر با وفای من)

408


ای غریب مدینه همسر با وفای من
اینقدر دعا نکن دیگه برا شفای من

بدجوری اسباب زحمتت شدم بسه دیگه
خیر ببینی علی جون سوختی چقد به جای من

شنیدم همسایه ها از دست من خسته شدن
من میرم راحت بشن از دست گریه های من

نفسم در نمیاد از بعد اون دیوار و در
لحظه های آخره درنمیاد صدای من

پهلو وُ بازوم شکسته کمرم درد می‌کنه
کبوده صورتم و میلرزه دست و پای من

شبونه غسلم بده شبونه بسپارم به خاک
نمیخوام قاتل من بیاد برا عزای من

من میرم اما برای بچه هام دلواپسم
بعد من جون توو این سه تا نوگلای من


از کوچه چیزی نپرس که مجتبی دلش پره
من که خوردم رو زمین طفلکی شد  عصای من 

موهای زینبَمو شونه بزن پریشونه
بگو کم گریه  کنه اشک بریزه برای من

شبا رو سر حسینم کاسه ی آب بذاری
خیلی زود تشنه میشه شهید کربلای من



شاعر:مجیدمرادزاده

  • پنج شنبه
  • 4
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران