• یکشنبه 4 آذر 03

 حمید رمی

زمینه جانسوز شام غریبان فاطمیه -(بگذار تا بگریَم چون ابر در بهاران..)

2187



"بگذار تا بگریَم، چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران"

جان علی
ای سر و سامان علی
قوت دستان علی
روز فراقت شده چون شام غریبان علی

ای دنیا می‌بینی، دنیام از دستم رفت
لرزید زانوی من، زهرام از دستم رفت

زهرام از دستم رفت
.........................................
"بگذار تا بگیرم، جانِ دگر دوباره
با من تکلّمی کن، حتی به یک اشاره"

یار علی
ماه شب تار علی
یاور و غمخوار علی
بعد تو یک چاه شود مَحرَم اسرار علی

نور صبح و ماهِ شبهام از دستم رفت
دنیام سرد و تاریک، زهرام از دستم رفت

زهرام از دستم رفت
.........................................
"بگذار از درونم، آتش کِشد زبانه
یارم تنش کبود است، از ضرب تازیانه"

زخم تنَت
خونِ روی پیرُهنَت
غریبانه پرزدنَت
کُشته مرا این شب آخر زخمِ روی بدنَت

خم شد قامت من، ماوام از دستم رفت
ویران شد خانه‌ام، زهرام از دستم رفت

زهرام از دستم رفت

  • پنج شنبه
  • 4
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.09 MB
تعداد بازپخش 398
تاریخ بارگذاری جمعه 5 دی 1399 13:27

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران