چهل و پنج روزه که
از خونه رفته شادی - توو بسترت اُفتادی
با دستت خیلی وقته - به ما لقمه ندادی
چهل و پنج روزه که
اُفتاده دستت از کار - ای اُف به این روزگار
زدن تو رو توو کوچه - چهل تا مردم آزار
ای مادر جوونم ، مادر مهربونم ۲
چهل و پنج روزِ پیش
جلو چش مجتبی - تو رو زدن بیهوا
همسایهها اومدن - ولی برا تماشا
چهل و پنج روزِ پیش
تو رو با در سوزوندن - محسنمونو کُشتن
بابامونو میبُردن - طناب به دست و گردن
ای مادر جوونم ، مادر مهربونم ۲
- شنبه
- 6
- دی
- 1399
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه