• دوشنبه 3 دی 03


شعر فاطمیه -(آورده هیزم کافری، لشکر کشیده)

428


آورده هیزم کافری، لشکر کشیده
آتش به درب خانه ی حیدر کشیده

با ضربه ی سنگینِ پا بر پهلوی یاس
زخم عمیقی میخ روی در کشیده

از شاخه ی طوبایِ باغِ آل احمد
مسمارِ خانه میوه ی نوبر کشیده

بر ماه رویش ضرب دست بی حیایی
نقش رکاب چند انگشتر کشیده

پهلو به پهلو تا شده با خون پهلو
گل های سرخی بر روی بستر کشیده

آید صدای استخوان از سینه هربار
خود را به بستر جانب دیگر کشیده

تا چشم بسته ریخته قلب حسینش
گوید به خود مادر مبادا پر کشیده

تا روی زردش را نبیند زینب او
خوابیده بر روی سرش معجر کشیده

شد روضه خوان کربلا این روز و شب ها
آنجا که ناله روی تل خواهر کشیده

از بوسه های فاطمه دیگر نبُّرید
هر بار قاتل تیغ بر حنجر کشیده

آخر کلافه شد تنش را زیر و رو کرد
اینبار خنجر را به پشت سر کشیده

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران