بعد از سقیفه، پاک غرورم شکسته شد
دستم به کوچه،پیش نگاه تو بسته شد
بانوی باردار که در وا نمیکند !
بد جور استخوان جناقت شکسته شد
در انتظار غنچۀ نو رسته بودم و
دیدم چگونه غنچۀ نارسته رسته شد
مُردم هزار بار و خدا زنده ام گذاشت
روزیکه راه کوچه به روی تو بسته شد
جان علی دگر تو علی را بهم نریز
قلبم از این سکوتِ پر از درد خسته شد
طرز نفس نفس زدنت میکشد مرا
افتادی و امامِ تو از پانشسته شد
ای روزگار، دست جفا با علی چه کرد!
دیدی که جمع ما همه از هم گسسته شد
دشمن چه بد به گریهی من خنده میکند
جان علی مرو که علی سرشکسته شد
- یکشنبه
- 7
- دی
- 1399
- ساعت
- 15:1
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه