خواهش حیدرو میبینی؛ کلمینی
چندوقته که گوشهنشینی؛ کلمینی
خودم دیدم نقش زمینی؛ کلمینی
آه/چشماتو/روی من/میبندی/خانومم
آه/بیشتر از/هرروزی/من امروز/مظلومم
وَ لستُ ادری خبر المسماری
چرا؛ تو دست به دیواری
چرا؛ دو ماهه بیماری
دیدم؛ زخمای ابروتو
چرا؛ به روت نمیاری
.............................
غیر تو دلخوشی ندارم؛ کلمینی
سیاهه بیتو روزگارم؛ کلمینی
نباشی بیتو کم میارم؛ کلمینی
آه/میلرزه/دستوپات/از بس که/بیجونی
آه/چشم تو/زخمیه/چشم من/بارونی
ولستُ ادری خبر المسماری
چرا ؛ شبا رو بیداری
چرا ؛ همیشه میباری
دیدم؛ ورم دارهبازوت
چرا ؛ به روت نمیاری
.............................
کجا میخوای بری عزیزم؛ کلمینی
دنیامو پای تو میریزم؛ کلمینی
تویی تو زهرا همهچیزم؛ کلمینی
آه/تو بودی/تسکینم/توی هر/بحبوحه
آه/حالا چی؟/هم پهلو/هم بازوت/مجروحه
ولستُ ادری خبرالمسماری
چرا؛چنروزه تبداری
چرا؛ رو برنمیداری
دیدم؛ خونِ رو دیوارو
چرا؛ به روت نمیاری
شاعر: #حمید_رمی
#محمد_حسین_سعادتی
- چهارشنبه
- 10
- دی
- 1399
- ساعت
- 12:58
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارش