• سه شنبه 4 دی 03

استاد سید رضا موید

حضرت زهرا(س)، مدح و مرثیه -(قرآن مصور است زهرا..)

921

اشاره به دعای نور و تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها است که شاعران كمتر به آن پرداخته اند.

 

قرآن مصور است زهرا

سرچشمهء کوثر است زهرا

گویند بهشت مصطفی اوست

تعبیر چنین اگر چه نیکوست

عطری ز وجود او بهشت است

پاداش درود او بهشت است

 

فرمود نبی رسول رحمت

قبل از دو هزار سال خلقت

وقتی نه زمین و آسمان بود

نه جن و بشر نه این جهان بود

با خویش خدای، عهد کرده است

سوگند به حق خویش خورده است

تا دور کند عذاب خود را

در حشر ز دوستان زهرا

 

یزدان به ملائک سماوات

می کرد ز سجده اش مباهات

حق را به کمال بندگی کرد

در خانه چه ساده زندگی کرد

در خانه که طرح زندگی ریخت

یک پرده قیمتی نیاویخت

 

فرمود علی امام زهرا

کز دیدن آن بتول عذرا

آرامش من فزوده می شد

غم های دلم زدوده می شد

در خانه ما همه صفا بود

انگیزه زندگی، خدا بود

رفتار به جز ادب نکردیم

یکبار به هم غضب نکردیم

می پخت غذا و خانه میرُفت

وز شِکوِه به من سخن نمی گفت

او دار و ندار مرتضی بود

همسر نه، که یار مرتضی بود

 

با عزت نفس و بردباری

نُه سال نمود خانه داری

آن پاره پیکر محمد

از خانه خود برون نیامد

جز بهر رضای حق تعالی

وقتی که غریب بود مولا

چون دید که یاری از امام است

در خانه نشستنش حرام است

از خانه برآمد و برآشفت

از حقِّ ولایت علی گفت

 

ای باخته دل بنام زهرا

هان این تو و این مرام زهرا

ای بانوی دینمدار هشدار

ایمان و حیای خود نگهدار

سرمشق ز طاعتش بگیریم

درسی ز قناعتش بگیریم

 

ای خیر کثیر بی کرانه

وی خُلق عظیم را نشانه

محبوب ترین خلقِ هستی

در دیده مصطفی تو هستی

تو جامع آیه های حُسنی

در چشم علی خدای حُسنی

گفتار تو چشمه های نور است

یک جلوه از آن دعای نور است

 

ای دست خدا تو را سرشته

گویند هزارها فـــرشتــه

تکبیر به سجده و رکوعت

تسبیح به خشیت و خضوعت

تسبیح تو وِرد اهل راز است

بهتر ز هزارها نماز است

 

زهد تو به روزگار پیداست

از چادر وصله دار پیداست

هر ریشهء آن ز زلف حورا

هر وصلهء آن ز لیف خرما

 

ای گل که در آستان خانه

پژمرده شدی به تازیانه

دلها به مصیبتت شکسته

داغ تو به جان ما نشسته

ای مادر خاندان مظلوم

بستایمت از زبان معصوم

کز غربت تو زبان گشودند

"مَمنوعَه اِرثُها" سرودند

باید به تو ای عزیز جان گفت

دردی که به کس نمی توان گفت...

 

استاد سیدرضا مؤید، گلچین یک مثنوی

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران