• سه شنبه 15 آبان 03


غزل فاطمیه -(تفسیر او به دست قلم نامیسر است...)

361

صبر، غربت

تفسیر او به دست قلم نامیسّر است

در شأن او غزل ننویسیم بهتر است...

 

او فاطمه‌ست معنی این نام را هنوز

از هر زبان که می‌شنوم نامکرّر است

 

در کوچه بوی آتش و در خانه عطر گل

مرز بهشت و دوزخ از آن روز این در است

 

با پهلوی شکسته هم از کوه، کوه‌تر

با قامت خمیده هم از آسمان سر است

 

لبخند می‌زند که بخندند بچه‌ها

مادر اگر که جان بدهد باز مادر است

 

مولا هنوز اوّل بی‌هم‌نفس شدن

بانو در انتظار نفس‌های آخر است!

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران