وصیت
امام
خانـهنشیـن مدینـه! همسـر من!
حلال
کن که رسیده است روز آخر من
مـرا
بـه طـور نهانی شبانه غسل بده
اگرچه
آب شده مثـل شمع، پیکر من
چنان
از آتش اندوه و غصّه آب شدم
که
پیرهن شده گریان به جسم لاغر من
سیاهی
بدن و صورت کبـود مـرا
خدا
کند کـه نبیند خدیجه، مـادر من
هنوز
حامی تو چشم خود نبسته علی!
چرا
غریب نشستی کنـار بستر من؟
برای
یاری تـو بین آن در و دیـوار
کسی
نبود به جز محسن تو یـاور من
- یکشنبه
- 14
- دی
- 1399
- ساعت
- 17:57
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه