• سه شنبه 15 آبان 03

استاد محمد جواد غفورزاده

اشعار فاطمیه -(یاری ز که جوید؟ دل من یار ندارد)

608

بیماری، غربت مولا


یاری ز که جوید؟ دلِ من یار ندارد

یک مَحرم و یک رازنگهدار ندارد!

 

با دیدن سوزِ دلِ من در چمن و باغ

با داغ دل لاله، کسی کار ندارد

 

باید سر و کارش طرف چاه بیفتد

یوسف که در این شهر، خریدار ندارد

 

از گریۀ پنهان علی در دل شب‌ها

پیداست که دل دارد و، دلدار ندارد

 

در گلشن آتش‌زدۀ عصمت و ایثار

پرپرشدن غنچه که انکار ندارد

 

با فضه بگویید بیاید، که در این باغ

نیلوفر بیمار، پرستار ندارد

 

بر حاشیۀ برگ شقایق بنویسید:

گل، تاب فشار در و دیوار ندارد

استادشفق

 

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران