بزار اقامنم زیبا بمیرم
بیام کربو بلا اونجا بمیرم
بزار یک اسم خوب ازمن بمونه
به نام نو کر زهرا بمیرم
درسته که غلامی رو سیاهم
ولی به دستای شماس نگاهم
منی که از همه جا رونده بودم
تو ارباب وفا دادی پناهم
پناهم بده. به رقیه دخترت پناهم بده
شنیدم تنها بودی بین اعدا
شنیدم تشنه لب بودی تو اقا
شنیدم پیش چشم خواهر تو
تنت له شد به زیر سم سوارا
شنیدم خیمه هارفتش به غارت
شروع شد بعد عباست جسارت
شنیدم معجر از سر میکشیدن
شنیدم زینب و بردن اسارت
- چهارشنبه
- 17
- دی
- 1399
- ساعت
- 19:48
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه