ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود
حریم عرش خدا بود سقف پروازش
تمام وسعت عالم به زیر بالش بود
هم او که خون خدا را به شیر خود پرورد
بزرگ کربوبلا طفل خردسالش بود
پس از غروب که خورشید راه خانه گرفت
چراغ کوچۀ شب قامت هلالش بود...
زمین شب زده را رشک آسمان میکرد
اگر فراتر ازآن خطبهها مجالش بود
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
- پنج شنبه
- 18
- دی
- 1399
- ساعت
- 11:51
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
امید مهدی نژاد
ارسال دیدگاه