• جمعه 7 اردیبهشت 03

 محمد حسن بیات لو

مرثیه حضرت زهرا(س) -(باور نمیکنم که تو بی بال و پرشدی)

554


باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی
خسته شدی شکسته شدی مختصرشدی

شرمنده ام بخاطر من زخم خورده ای
روزی که در مقابل دشمن سپر شدی

افتادی از نفس– نفست بند آمده
افتاده ای به بستر ؛غم محتضر شدی

هیزم به دست های مدینه که آمدند
مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی

آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود
فهمیدم از صدا زدنت بی پسر شدی

این شهر چشم دیدن ما را نداشتند
ازدست هم محلی خود خونجگر شدی

همسایه ها رعایت حالت نمی کنند
آری دگر برای همه درد سر شدی

  • شنبه
  • 20
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران