شرحِ قَد و بالایت افسانه به افسانه
نَقلِ هَمگان گشته کاشانه به کاشانه
توصیف گُل رویت بگذشته ز یارانت
گوید سر کوی تو ، بیگانه به بیگانه
شمع رُخ دِلجویت روشنگر ظُلمتها
ما منتظِر شمع و پروانه به پروانه
هرشانه که بوسیده آن طُرّهءطَرّارت
گفته خَم زُلفت را این شانه بآن شانه
از دَرد فِراقِ تو بشنو که چه میگوید
عاقل به شبِ تارش دیوانه به دیوانه
جوید مِی وَصلَت را هرعاشق دلداده
اَندر پی آن صَهبا میخانه به میخانه
(نادر)به سخن حاشاحاصل شود آن وَصلت
خَرمَن نشود آری هر دانه زِ هَر دانه
عاشق بعمل آید سرمنزل مقصودش
از جام وِلا نوشد ، پیمانه به پیمانه
- یکشنبه
- 21
- دی
- 1399
- ساعت
- 10:31
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج نادر بابایی
ارسال دیدگاه