بیا تو ای کرده سفر ، تا نگرم جمال تو
بَس بوَد اَر کنم نظر درگذری بخال تو
روی سیاهم شده این فاصله های بیکران
کُشته مرا بروز وشب هجر تو و ملال تو
آمده ام بکویت ای شاه جهان بصد امید
کعبه ی آرزوی من گشته فقط وصال تو
گرچه زدیده غایبی میر جهان تویی وبَس
درس کمال میدهد بر همگان کمال تو
یارب اگر کنی نظر پرده زدیده گان رود
میشود آشکار ما آیتی از جلال تو
(نادر) امید وصل او در پَس این دو کلمه است
آنچه شده حرام تو ،آنچه شده حلال تو
- یکشنبه
- 21
- دی
- 1399
- ساعت
- 16:45
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج نادر بابایی
ارسال دیدگاه