میکند تعریـــف یک راننده ای
خارج از دین و سیـه رو،بنده ای
دل زده، گویـا شبی بر جادّه
با مسافرهـای خـود در جادّه
برق ِ ماشیــن اتّـصالی میکند
ترمزش آن لـحظه خالی میکند
حال ِ رانـنده شده آن دَم،نَـزار
بانگ ِ(یـاعبـاس) زد بی اختـیار
سرنشینان کرده یکسر آه و داد
ناگهان،ماشین،همان حال،ایستاد
شد دل راننده شاد و با نشــاط
یافتند از مرگ ِ حتمی چون نجات
با عنــایـات ِ حَقُ و آل ِ رسـول
دیــن حق را کـرده راننـده قبول
شد مسلمان،کافر از اعجاز ِ عشق
مرحبا بر غیرت جانباز ِ عشق
- دوشنبه
- 22
- دی
- 1399
- ساعت
- 19:40
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
بهلول حبیبی زنجانی
ارسال دیدگاه