بند اول
سخته برام غسلت ولی،چاره ندارم فاطمه
با اشک من میریزه اشک،اسما کنارم فاطمه
سخته برام کفن کنم،پیکر خسته ی تو رو
سخته برام باور کنم،باید وداع کنم با تو
تا صورتت رو،دیدم شکستم،چشامو بستم
تا که رسیدم،به زخم سینت،از پا نشستم
چجور بشوره حیدرت
آثار زخمه بسترت
چجور ببینه شوهرت
کبودی های پیکرت
زهرا خدانگهدار
بند دوم
سخته برام تشییع تو،شبونه و بی سر صدا
آخه چجور دلت اومد،بری از پیش مرتضی
سخته برام نگاه کنم،به حال زار بچه ها
بگو چجور گریه کنم،آروم کنار بچه ها
بگو چطور من،وقت وداع با،تو اشک نریزم
بگو چجوری،زینب و آروم،کنم عزیزم
چادر خاکیتو رو سر
کرده و میزنه به سر
یه نگاهش به تابوته
یه نگاشم به میخ در
مادر خدانگهدار
بند سوم
زهرا شبونه رفتی و،تنها گذاشتی حیدرو
میگه حسن محاله که،تنها بزارم مادرو
بالا سر مزاره تو،قرآن میخونم فاطمه
خیلی بعیده بعد تو،زنده بمونم فاطمه
گفتی حسینم،تنها نمونه،مثل خزونه
یه روزی توی،دشته پرازغم،بی کس میمونه
روسینشه یه بی حیا
میره سرش رو نیزه ها
میره تنش به زیره پا
واسش علی کردم دعا
حسین من حسین من
۱۳۹۹/۱۰/۲۳
?التماس دعای خیر
✍️♩کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی مجید آقاجانی
- چهارشنبه
- 24
- دی
- 1399
- ساعت
- 18:53
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه