• چهارشنبه 7 آذر 03


شعر مصیبت:حضرت رقیه سلام الله علیه -(طرّه ی گیسوی مرا به دست پیچیده زجر...)

605

طرّه ی گیسوی مرا به دست پیچیده زجر
صورت و ابروی مرا به خاک مالیده زجر


نام تو را برده ام و کشید موی مرا
در آسمان بورده و بر زمین کوبیده زجر

بسکه مرا زد به نبی حیدر و زهرا همه
هر چه قسم داده امش گرفت نادیده زجر 

گشته عدو خود سبب خیر ببین بر تنم
جامه ای از زخم و کبودیست که پوشیده زجر 

من که نکردم بخداوند حلالش پدر
چون که ز دوری تو نالیدم و خندیده زجر 

من که نخوابیده ام از درد از آن شب ولی
گفته غلامش همه خاموش که خوابیده زجر

  • سه شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • دانیال تقوی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران