سر اگر سر حسین است همه سربر حسین است
همه سر سرا سریر سر اطهر حسین است
همه مست ساغراو همه فدیه ی سراو
همه ساقی حسین و همه ساغر حسین است
همه نشر و حشر خلقت همه نور و نار جنت
همه محشر حسبن وهمه مشعر حسین است
شبی از دیار پستی به مقام عشق رفتم
همه را به سجده دیدم که ثناگر حسین است
گذرم به هر بری شد نظرم به هردری شد
همه جا بر حسین و همه در در حسین است
بجز ازنبی و آل و دوسه تا رسول مرسل
همه نوکر حسین و همه چاکر حسین است
ورقی به دست آدم قلمی به دست خاتم
به میان هرآنچه دیدم همه دفتر حسین است
بخدا خود خدا هم.، به حسین ودیعه دار است
علم خدا بدست صله پرور حسبن است
قدمی زفرش کندم سفری به عرش کردم
همه جا نگاه کردم رخ انور حسین است
ملکی به گوش من گفت عجبا که در حجابی
نه حدیث من احب. از حق داور حسین است
نشنیده ای که محشر همه کاره سرور ماست
همه سروران غلام در اصغر حسین است
چه خوش است آن دمی که همه دور شمع جمعند
همه دیده ها تماشا. گر منبر حسین است
زگل دو دیده،،مشعل،،همه شب گلاب گیرد
به همین طریقه. عمری ،شده نوکر حسین است
- دوشنبه
- 13
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 16:48
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
قدرت چوپانی
ارسال دیدگاه