بـر همـه بی يـاوَران و بی كسـان يارا علی
بعدِ خالق بر همه اوصاف چون را دارا علی
شيعهی حيدر شدن از پادشاهی بَرتر است
شكرُ لِلًه شيعهی خود كرده ماها را علی
عالِمان در كار دنيا پای در گِـل مانده اند
غرق حيـرت كـرده جانـا كُل دنيا را علی
انبيـا و اوليا و اوصيـا ســربـاز او
يك تَنه حُكـم شفـاعت دارد عقبا را علی
دين و قرآن و نَبی مديون نـام حيدر است
زنده كرده هـم صـلاه و هم مُصلی را علی
نا خُدایِ كشتیِ نـوح است ؛ ناجیِّ خليل
تا اَبـد پاينـده كـرده ديـنِ طاها را علی
يا علی گفت و به دريا بی مهابـا زد كليـم
اژدها ميكرد عصای شخص موسی را علی
گر مسيحا با دَم خود مُرده را جان ميدهد
بی گمان تَظمين نموده عمر عيسی را علی
شعر آن شاعر اگر اينگونه باشـد بهتر است
قَـدر زَر زرگـر شناسد ؛ قدر زهرا را علی
اي پريشان هرچه داریاز يَم لطف عليست
چون عنايت كرده اين اشعار زيبا را علی
قطرهی نا چيز بودی صد چو دريا گشتهای
چون نشـان داده برايت راه دريا را علی
- چهارشنبه
- 22
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 15:13
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رامین محمد زاده
ارسال دیدگاه