شاعر چه گوید آخر از شاهکار هادی
شعر و غزل ،قصیده گشته خمار هادی
در عقلها نگنجد شان و وقار هادی
اندیشههای ناباش شد ذوالفغار هادی
هیهات مِنَ الذت باشد شعار هادی
افعال خلقت اش از دور زمان فرا تر
شان ملازمانش از اِنس و جان فرا تر
القاب بی مثالش از آسمان فرا تر
باشد کمالِ وصفش از واژگان فرا تر
گویم چه ها ز وصف صدها هزار هادی
اونغمه خوان عشق است چون داستان عشق است
بر پیکر عدالت او روح و جان عشق است
چون ثامن الائمه کهف الامان عشق است
بی مِثل و بی بدیل است از خاندان عشق است
بی عسیب و نقص باشد ائیل و تبار هادی
در ماهتاب رویش نور خدای عالم
نام شریف ایشان باشد دوای عالم
همچون حسین عزیز خیبر گشای عالم
جَدش نبی و ماماش فخر النسای عالم
تنها خدای عالم داند عیار هادی
شهزادهی زکات است او منجیِ صلات است
گویم چهها ز وصفش او فخر کائنات است
خضر نبی بداند او چشمهی حیات است
نامش سرود لبها در محشر و صراط است
مانده قلم چه گوید از افتخار هادی
او مشعل هدایت مدیون او امامت
سرتا به پا جلالت آئینهی شرافت
سردارِ با صلابت آموزگار غیرت
باشد گدای کویش شان و وقار شوکت
محشر به پا نموده پروردگار هادی
رایج ائدوب وجودی بازار سامرانی
جناته دوندروبدی گلزار سامرانی
تحویل آلور به شخصه زوار سامرانی
نابود ائدوب دعاسی بیزار سامرانی
الله اولوب همیشه چون غمگسار هادی
فتح ایلموشدی دشمن ظلمیله سامرانی
گورموشدولر آدامسیز بو شاه ماسوانی
حیدر کیمی تکیدی پیغمبرین نشانی
نام علی دیلنده سردارِ آسمانی
تا لحظهی شهادت اولموشدی یار هادی
- چهارشنبه
- 22
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 22:15
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رامین محمد زاده
ارسال دیدگاه