• یکشنبه 9 اردیبهشت 03

 سید پوریا هاشمی

حضرت ام کلثوم(س) -(هرچند از خورشیدها کم مینویسم...)

401

هرچند از خورشیدها کم مینویسیم
حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم
با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم
آری ز بانوی محرم مینویسیم

در دادگاه عشق محکومیم صدشکر
از نوکران ام کلثومیم صدشکر

زهرا و احمد بود علی مرتضی بود
ام المصائب بود و هم ام البکا بود
سرتا به پا مستغرق دات خدا بود
پشت ولی الله وقت فتنه ها بود

چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد
با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد


آیات قران است سرتاسر کلامش
جبراییل سرخم میکند از احترامش
عقل ضعیف ما کجا درک مقامش
دارد تفاوت با همه نوع قیامش

گمنام شد اما کرامت تام دارد
تا به ابد حق گردن اسلام دارد


به مردی این زن زمانه زن ندیده
اوج جلالش را زمین قطعا ندیده
مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده
یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده

یادش نرفته روضه بیت الولا را
میخ و زمین افتادن خیرالنسارا


هم کربلا رفته ست هم گودال رفته
هم به کنار پیکری پامال رفته
هم مثل زینب سوخته از حال رفته
هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته

شلاق درهم کرد حال پیکرش را
بردند دزدان وقت غارت معجرش را


بسته به هم بودند زنها بین کوفه
خیلی کتک خوردند اما بین کوفه
دائم براه افتاد دعوا بین کوفه
هی پخش میکردند خرما بین کوفه

همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد
برداشت پرده از رخ کوفی نامرد


درشام اصلا قامتش مثل کمان بود
 آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود
آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود
راهی بسوی مجلس نامحرمان بود

چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد
بالانشین آسمان ویران نشین شد

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران