یا صاحب الزمان
دیریست که بر درد فراق تو دچاریم
گریان زغم هجر تو چون ابر بهاریم
هر جمعه به شوق نظری بر رخ ماهت
بر راه ظهور تو شها چشم بداریم
بيچاره عشقیم وتو معشوق نهانی
مشتاق وصالیم ولی چاره نداریم
موعود تویی ما همه در حسرت دیدار
سرگشته ی میعاد به هر ليل ونهاریم
یکدم ز پس پرده برون آی نگارا
در آرزوی دیدن آن ماه عذاریم
ما غرق تمنای ظهوریم وتو غائب
لطفی زمی وصل بده سخت خماریم
صد طعنه شنیدیم زهر منکر بدخواه
ای مصلح عالم مددی تحت فشاریم
ما منتظر لحظه ی زیبای ظهوریم
آماده که در لشگر تو جان بسپاریم
شعر :اسماعیل تقوایی
- جمعه
- 24
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 9:4
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه