یا علی! مظهر العجائبِ من!
ذکرِ هرروزه، ذکرِ واجبِ من!
شب جمعه ست، بی قرارِ توام،
مستیِ لیلة الرغائبِ من!
رفته از دست، آن زلالیِ من
سادگی های خردسالیِ من
پدرِ خاک، خاکسارِ توام
نظری کن به دستِ خالیِ من
غیرِ حیدر، هوس ندارم من
شوقِ دیدارِ کس ندارم من
یا علی! شورِ زندگانیِ من!
بی تو، دیگر نفس ندارم من
آن که دنبالِ یک هدف باشد،
نه پیِ آب و نه علف باشد
مقصدِ عشق، روی ماهِ علیست
قبله ی عاشقان، نجف باشد
گلِ زیبا! اگرچه خارِ توام
باز خوبست در کنارِ توام
به دلِ خسته ام نگاهی کن!
صد و ده بار، بی قرارِ توام
- پنج شنبه
- 30
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 16:22
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
عادل حسین قربان
ارسال دیدگاه