دوباره با دل و چشم ترم ،شب جمعه
نشسته ایم به یاد حرم ، شب جمعه
به یاد کرب وبلا وبه یاد شش گوشه
به یاد غربت شاه کرم ، شب جمعه
دوباره زائر پایینِ پایِ اربابم
فدای معرفت اکبرم ، شب جمعه
هزارحاجت دل راگرفته ام کف دست
دخیل منزلت اصغرم شب جمعه
کنارعلقمه بامشک ،اشک می ریزم
شهید روضه آب آورم شب جمعه
بپرس ،خاک حرم شاهداست من عمریست
گدای فاطمه واین درم شب جمعه
ندایِ یاولدی ، یابُنیَّ می آید
فغان که مستمعِ مادرم شب جمعه
خداکند که دراین راه،چون سلیمانی
به روی خاک بیفتد سرم شب جمعه
- پنج شنبه
- 30
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 16:58
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
علی ساعدی
ارسال دیدگاه