میون غنچه هاگلی واشد
مدینه غرق شوروغوغاشد
علیِ اصغر اومده از راه
حسین یه بارِ دیگه باباشد۲
تا به دست پدر..خنده زداین پسر..طعنه زدبرقمر..
علی جان علی جان
برما سَروَر آمد.عشق ودلبرآمد.نامش اصغرو بر.عالم اکبر آمد
یاباب الحوائج۴
بنددوم
میده حسین ابن علی باده
باده ای که خدا فرستاده
دعوت مِیخونه ی اربابه
به اصغرش هرکسی دل داده۲
برلبم این دعا..تاکنداوجدا..بنده ی پرخطا
حسین جان حسین جان
از عشق تو مستم..جامی ده به دستم..
من گدای تو و..اصغر توهستم
حسین جان حسین جان۴
یاباب الحوائج...
- شنبه
- 2
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
داود تیموری
ارسال دیدگاه