▪️بنداول▪️
پر زد دلم سوی سرای تو،گریه کنم آقا برای تو
من شیعه ی مکتب شمام،محتاجه لطف و عطای تو
بقیع آباد میشه ای گله زهرا
به  کوریه  چشمه  همه اعدا
گنبد و بارگاه  برات میسازیم
با  فرجه   مهدیه  آله  طاها
《غریب آقام امام صادق》
♦️♦️♦️
▪️بنددوم▪️
میسوزم  از   جوره  زمونه،  از  درده سیلی  تازیونه
شبونه ریختن توی خونم،بردن منو بی  عذر و  بهونه
پای برهنه  خسته ی خسته
باقلبی مجروح دلی شکسته
سره  برهنه   حاله  پریشون
می دویدم با  دستای بسته
《غریب آقام امام صادق》
♦️♦️♦️
▪️بندسوم▪️
رسیده    لحظه   های   آخرم،غرغه   غم و زار و مضطرم
اون کوچه اومد جلو چشام،ای وای مادرم ای  وای مادرم
رشته های الفت رو گسستند
دستای بابام  علی  رو بستند
با  ضربه  های  قنفذ و مغیره
زدند بازوی مادر  رو شکستند
《غریب آقام امام صادق》
♦️♦️♦️
▪️بندچهارم▪️
با اشک و سوز و آه و گریه
هستم   یاده   بی بی رقیه
به زیره لب هی می گفتم
لعن     الله      بنی    امیه
دختر سه  ساله کجا و آزار
حرفه کنیزی  کوچه و بازار
چهل منزل با سره بریده
بزم  حرام  و مجلس اغیار
《بی بی رقیه،بی بی رقیه》
                    
                    
                
                - شنبه
 - 2
 - اسفند
 - 1399
 - ساعت
 - 18:46
 - نوشته شده توسط
 - یوسف اکبری
 
- شاعر:
 - 
                            
الیاس محمدشاهی
 

                
                
                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه