• پنج شنبه 1 آذر 03


آمدی و غصه ها از خانۂ دل جمع شد

553

آمدی و غصه ها از خانۂ دل جمع شد
وقتِ آسانی رسید و هرچه مشکل جمع شد

از کنارت هر که رد شد حاجتش شد مستجاب
صد بلا از پیش رو و از مقابل جمع شد

سفره های وصله دار و خالی از یک لقمه نان
با دو دست مهربانت رفت و کامل جمع شد

شاعران دیوانۂ عطر گریبانت شدند
آنچنان که دیگر از دور تو عاقل جمع شد

حضرت إبن الرضا(ع)! با هر حدیثِ نافذت
پهن شد حق و بساط کفر و باطل جمع شد

علم تو خورشید بود و کاملا ظلمت شکن
خوش درخشیدی اگر که شمع محفل جمع شد

مرجع تقلیدهامان پیش تو زانو زدند
صد رساله گفتی و حلّ المسائل جمع شد

هر کجا با هر زبانِ حال، سمتِ مرقدت-
عرض شد تا که سلامی؛ بُعد منزل جمع شد

ضامن آهو پدر شد! تا که پیچید این خبر...
سردرِ باب الجوادش خیل سائل جمع شد

بی سر و پا آمدیم و بعدِ یک إذن دخول
برگۂ حاجاتمان با دستِ دعبل جمع شد

صف کشیدیم و شفاعت را تمنّا میکنیم
گفت می آیم سه جا و خاطرِ دل جمع شد!

  • یکشنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:38
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران