فرشتهها و ان یکاد...
دارن میخونن زیر لب...
امام رضا گذاشت نمک...
تو سفرهٔ ماه رجب...
بَهبَه ،بَهبَه، به رزق این ماه
اومد، از راه، گل پسر شاه
امشب که قلبِ، شیعه شاده شاده
رفته دل کاظمین، چه بیاراده
اما اونجا که مستیمون زیاده
باب الجوادِ، باب الجوادِ...
یا جواد الائمه، یا جواد الائمه
یا جواد الائمه، یابن الزهرا
همسایههای باباشو...
محشر شفاعت میکنه...
اونکه تو نُه سالگی به...
شیعه امامت میکنه...
چیزی که نیست یحیی ابن اجسم
مات از، علمت، تموم عالم
برای بندگی تویی دلیلم
یا مَن یعطه الکثیر به القلیله
من مسکینم بیچارهام ذلیلم
آقا دخیلم، آقا دخیلم...
یا جواد الائمه، یا جواد الائمه
یا جواد الائمه، یابن الزهرا
- یکشنبه
- 3
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 12:55
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمدرضا ناصری
ارسال دیدگاه