بنداول
پیشه نگاهه مجتبی،خورده زمین در کوچه ها
آن عصمت کبری،انسیه الحورا
ارکان دین درهم شکست،تا سیلی بر رویش نشست
زهرا روخاک افتاد،آن دم حسن جان داد
(یافاطمه4)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
بنددوم
شعله زبانه میکشید،مادر به پشت در رسید
بینه در و دیوار،شدسینه اش خونبار
لعنت به نامرده عنود،یهودیه پست و حسود
آتش بر آن در زد،لگد به مادر زد
(یافاطمه4)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
بندسوم
ثانی به پهلویش زده،قنفذ به بازویش زده
زمانه پر درداست،مغیره نامرداست
بشکسته اعزای تنش،چندین نفر میزدنش
مادر به خون خفته،محسن شده کشته
(یافاطمه4)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
▫️بندچهارم▫️
در خانه میگویدحسن،با ناله و سوزومحن
مادره ما جوانه،اما قدش کمانه
در بستر افتاده غمین،یاره امیرالمومنین
محبوبه ی داور،جسمش شده لاغر
(یافاطمه4)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
بندپنجم
در روزه حشر غوغا کند،چون عقده ی دل وا کند
از چه کتک خورده،طفلش چرا مرده
پایان رسد شامه سیه،آید حبیب ما ز ره
منتقم زهرا،بنماظهور آقا
(عجل علی2)
یابن الحسن مولا،یا مهدی زهرا
- جمعه
- 8
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 18:11
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه