شــاه؛ از تو بعید است گدا را نپذیری
این روسیهِ"بنده خدا"رانپذیری
وقتی که اجانب زتواطعام گرفتند
دورازکرم توست که مارانپذیری
ماهم بخدا غرق غم وماتم وآهیم
ازماتوچـــــراآه ونــــوارانپذیری
دلخوش به همین قطره اشکیم،حبیبا
ای وای اگراین،حال بکارانپذیری
جامانهٔ،جاماندهٔ،جامانده ام آقا
گویابه صلاح است که حالانپذیری
توشاه دو دنیایی ومن بی سروپایم
حق داری اگربی سروپا را نپذیری
من"ناعم زارم که گدای در عشقم
شاه؛ از تو بعید است گدا را نپذیری
- جمعه
- 8
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 23:35
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمدرضا محمدی (ناعم)
ارسال دیدگاه