• جمعه 2 آذر 03


اشعار اربعین حسینی ( ساربان از اشتران بگشای بار)

1696

ساربان از اشتران بگشای بار
لحظه ای ما را به حال خود گذار
اینکه بینی سرزمین کربلاست
خاک او آغشته با خون خداست
در حریم قدسی صحرای دوست
بشنو این گلبانگ، این آوای اوست
نی نوا، در نینوای راستین
مویه ها دارد ز نای اربعین
ناله آتش بال در پرواز بین
هم طراز آه گردون تا زمین
اشک می ریزد ز چشم کائنات
در عزای تشنه کامان فرات
آن بلا جویان که تا بزم حضور
راه پیمودند با سامان نور
رایت توحید از اینان پایدار
ماند و می ماند به دور روزگار
گر فرات این جا چو دریا خون گریست
نی عجب، خورشید بر هامون گریست
شاعر : مشفق کاشانی
 

  • یکشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران