بدنت را به زیر پا دیدم
بوسه خنجر و عصا دیدم
جای سالم نداشتی به تنت
عضوهای تو را جدا دیدم
آمدم سایه ی سرت باشم
لطمه ها در برو بیا دیدم
چادرم را حمایلت کردم
چادرم را به زیر پا دیدم
بر روی پیکر پر از زخمت
مردن خویش را روا دیدم
تو شدی زائر خدا در عرش
بعد تو پشت هم بلا دیدم
زیر جسمت که دست را بردم
لگد از پای بی حیا خورم
- پنج شنبه
- 14
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 21:5
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمد حبیب زاده
ارسال دیدگاه