فارسی
یاحسینجان من فدایت
میروم از کربلایت
زدگل غم شکوفه حسینجان
کرده ام عزم کوفه حسینجان
ای حسینجان ای حسینجان ای حسینجان
داغ توبرده قرارم
بیکس وبی غمگسارم
میروم بادست بسته
چاره ای جزاین ندارم
حامی مکتب و انقلابم
دخت وارسته ی بوترابم
ای حسینجان...
یادم آیدای حسینجان
کردی آندم عزم میدان
گفتی ای غمدیده زینب
این تو واین گوی ومیدان
کن صبوری که تو دُرّنابی
بعدمن حامی انقلابی
ای حسینجان...
ای شهیدجاودانه
دشمنت باتازیانه
زدتمام کودکان را
بابهانه بی بهانه
من سپرگشته ام ای برادر
گشته نیلی وجودم سراسر
ترکی
زینبون ای غمگساری
عمرونون باغ وبهاری
غصه لی قیزلاری دیندیر
ایلیوللر بیقــــــراری
قیزلاراچوخ دگوب تازیانـه
اوج ائدور نالـــه لر آسمانه
ای حسینجان....
ای عزیزقلب حیــــــــدر
میوه ی قلب پیمبر
سسله علقمدن حسینجان
گلسون عباس دلاور
بدرقه ایلسون کودکانـــــــــــــی
کوفیه یولّانان کاروانــــــــــــی
ای حسینجان....
- دوشنبه
- 18
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 23:14
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمدرضا محمدی (ناعم)
ارسال دیدگاه