در روی تو میبینم مهر رخ سرمد را
در وصف تو میخوانم ما کان محمد را
ای عرش زمین بوست ای چرخ زمین گیرت
ای دست قضا دائم در پنجه تقدیرت
هم پای رسل بسته در حلقه زنجیرت
هم قلب ملک روشن در مکتب تنویرت
پاکان دو عالم پاک از ایه تطهیرت
حُسن ازلی پیدا بر خلق ز تصویرت
در روی تو میبینم مهر رخ سرمد را
در وصف تو میخوانم ماکان محمد را
خورشید اگر وام از رخسار تو نستاند
تا حشر ز بی نوری بر کام افق ماند
جبرئیل امین خود را محتاج تو میداند
بر خیل ملک دائم اوصاف تو را خواند
حق عالم خلقت را برگرد تو گرداند
حیدر در مدح از لب بر پای تو افشاند
با آن که بود مولا مخلوق دو عالم را
فرمود که من عبدم پیغمبر اکرم را
در روی تو میبینم مهر رخ سرمد را
در وصف تو میخوانم ما کان محمد را
بر خیل رسل بودی ز آغاز پیمبر تو
قرآن و نبوت را اول تو و آخر تو
مینای ولایت را ساقی تو ساغر تو
قانون نبوت را قاضی تو و داور تو
خوبان دو عالم را مولا تو و سرور تو
ما ذره ناچیز و خورشید منور تو
در روی تو میبینم مهر رخ سرمد را
در وصف تو میخوانم ما کان محمد را
- جمعه
- 22
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 11:16
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه