 
                                        
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
می خواست با مدینه خداحافظی کند
بغضش گرفت و گفت: کجایی برادرم؟
از کوچه ها گذشت و غریبانه گریه کرد
آهی کشید و گفت: جوان بود مادرم...
- جمعه
- 22
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 16:12
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
- 
                            مجید تال

 
                 
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه