امیری حسینٌ،نِعمَ الاَمیر
تو شَبایِ عالم، بَدرِ مُنیر
شاهِ کربلا،شاهِ کربلا
دستمُ بگیر ..
آقا تو خودت یادم بده
راه و رسمِ نوکری
جونم و بگیر ولی نگو
کربلا نمی بری
ارباب،ارباب، امشب بخر منُ
ارباب،ارباب،کربلا ببر منُ
امیری حسینٌ،نِعمَ الاَمیر
تو شَبایِ عالم، بَدرِ مُنیر
شاهِ کربلا،شاهِ کربلا
دستمُ بگیر ..
حَرَمِ تو از هر جا بهترِ
می دونی به این دل چی میگذره
کربلایِ ما، کربلایِ ما
یادتون نَره ..
یه چیزی بریز تو کاسۀ
این گدایِ هر شبه
یه بار اومدم به کربلا
کاش بیام دو مرتبه
ارباب،ارباب، امشب منُ بخر
ارباب،ارباب،به کربلا ببر
امیری حسینٌ،نِعمَ الاَمیر
تو شَبایِ عالم، بَدرِ مُنیر
شاهِ کربلا،شاهِ کربلا
دستمُ بگیر ..
برا مَنِ عشقت، بود و نبود
بطلبم آقا، تو زود به زود
یاحسین میگم،یاحسین میگم
با همه وجود، با همه وجود
نداره فروکش عطشم
با سبویِ کربلا
آی رفقا! هیأتیا!
پیش به سوی کربلا...
حسین ، حسین...
- یکشنبه
- 24
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 18:39
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
امیرحسین