• پنج شنبه 1 آذر 03


حضرت ابوالفضل العباس(ع)، مدح و ولادت -(باز انگار رجب شد، شبِ میلاد علی...)

362

باز انگار رجب شد ، شب میلادِ علی
ماهِ شعبان شده آباد دلِ شاد علی
در نگاهِ پسری پُر شده فریاد علی
ذکر ما ناد علی ، ناد علی ، ناد علی

پسر آورده ، نه  آورده سپر ام بنین
با حسین است از اعماق جگر ام بنین


قبلهٔ حاجت ما آمده این سویِ زمین
چهره اش ماه منیر همه ، خوشروی زمین
دست او شهرهٔ عرش است به بازوی زمین
اشک شوق همگان ریخته بر روی زمین

آمد اینجا به همان شیوه که قنبر دارد
چقدر بوسه بر این دست پیمبر دارد


آری حق دارد اگر ام بنین ناز کند
دستی آورده که از خلق گره باز کند
اوکه با نام علی روز خود آغاز کند
خاک زیر قدمش هر قدم اعجاز کند

هرکجا خواست که عباس، علم بگذارد
سرمان را بگذارید قدم بگذارد


اسوهٔ یکهٔ جنگیدن مختار  آمد
بر صف دشمن مولا دلِ بیزار آمد
صد و ده کشته به یک ضربهٔ جان دار آمد
بگذارید زمین تیغ ،  علمدار آمد

خستگی نیست در او ضربه ممتد با او
قبر خود کنده هر آنکس که درافتد با او


مَشک او داده نمک بر دل دریایِ جهان
گیر امضاش بود نامهٔ فردای جهان
ادبِ نوکری از او شده پیدای جهان
پس از آقای خودش آمده آقای جهان

بیت بیت سخنم شعر نه ایمان من است
بخدا خاکِ درش سرمهٔ چشمان من است


از وفا هرچه که گفتند وفادارتر است
بر امامش ز همه خلق گرفتار تر است
مشک افتاده اگر چشم علمدار ، تر است
از همه بر غم شش ماهه عزادار تراست

دل سقای حرم سوخت اگر آب شده
بوسه بر زخمِ لبش حسرت سرداب سد


گر چه این ذکر توسل به دلم تسکین است 
 پرچم خانه دل تا به ابد مشکین است
علقمه ذکر غمِ مالک یوم الدین است
روضهٔ جسم کمِ او چقدر سنگین است

روضه را مادر سادات برایش خوانده
زل زده سوی حرم این تن تنها مانده

  • چهارشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران