میون معرکه فصل الخطاب یعنی تو
یقین که معنی عالیجناب یعنی تو
شبیه حیدر کرار می زنی شمشیر
به حق که اینه ی بوتراب یعنی تو
جنگاوره، سرلشکره،
در سلطشه میمنه تا میسره
نام آوره ، دل می بره
مثل علی فاتح هر خیبره
با نسب عباس ، تندیس ادب عباس
توی هر میدون شیر با غضب عباس
حضرت ساقی تکیه گاه آفاقی
ما همه فانی تنها تو " هوالباقی"
............
بند دوم
تویی تو قدرت مطلق تویی تو خیرالناس
یه عمره خاک قدم هات در و الماس
رو طاق عرش خدا روز اول خلقت
نوشته شد رفع الله رایت العباس
ای ذالکرم ماه حرم
برده دلو گنبد صاحب علم
ای نور عین، ذخر الحسین
نام توئه ذکر لب عالمین
حیدر ثانی آیه های قرانی
شیر غرانی لحظه لحظه طوفانی
دریا از چشمات لحظه لحظه می باره
ذکر سربندت یا حیدر کراره
............
بند سوم
خدا سپرده به تو ذوالفقار حیدر را
به هم زدی تو شکوه هزار لشگر را
دوباره معرکه را محو خطبههایت کن
بجنگ زنده کنی خاطرات خیبر را
سردار عشق ای صف شکن
می جنگی و ذکر لبت یا حسن
محشر تویی ، دلبر تویی
استاد رزم علی اکبر تویی
دین و دنیایی ساقی العطاشایی
تشنه ی عشقم تا وقتی تو سقایی
قمر خیمه خورشید جهان تابی
حافظ زینب تکیه گاه اربابی
................
بند چهارم (امیر المومنین علیه السلام )
سند زده دل من را خدا به نام علی
فرشته های مقرب خمار جام علی
فقط نه من که خود جبرئیل می گوید:
"علی امام من است و منم غلام علی
یعسوب دین ، عین الیقین
شاگرد تو تک یل ام البنین
بدر الدجی، خیر الوری
حیدر مدد تاج سر نوکرا
شاه مردانی راه مستقیمی تو
ذکر لب های موسی کلیمی تو
تا خود محشر شاه عالمه حیدر
ذکر سربند شاه علقمه حیدر
- پنج شنبه
- 28
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 12:12
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
احسان نرگسی رضاپور
ارسال دیدگاه