امشب تَهِ خوشبختيِ ما نوكرهاس
اربابمونه يكي يدونه ي خداس
بَه چه ساليه براي ماها آخه
سالي كه نكوست از بهارش پيداس...
حسين ، مقلب القلوب و الابصار
مدبر الليل و الانهار
حوّل حالنا ، ببرم كربلا
حسين ، باب النجاة الاُمّه
عشق همه ي ارمنيا عباسه
ذكر تمومه علم كشا عباسه
سينِ اولين سفره ي هفت سين دلم
روبه حرمش ، سلام يا عباسه
اي ، باب الحوائجِ همه دنيا
يا قمر العشيره يا سقا
حوّل حالنا ، ببرم كربلا
مدد ، عباس بن علي
عمريه دخيله حضرت سجادم
دستمو گرفت هر كجا كه افتادم
بر لوح دلم نيست بجز نام شما
چيز دگري ياد نداد استادم
من ، به نامِ زين العابدين هستم
غلام زين العابدين هستم
حوّل حالنا ، ببرم كربلا
مدد ، يا زين العابدين
- پنج شنبه
- 28
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 12:52
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه