شب شبِ شادیه،دلشادم
از غم و غصه ها ، آزادم
انقده خوبه که انگاری
تویِ ظرف عسل افتادم
اومده یابن الحسن
اونکه شده عشقِ من
شب، شبِ میلادشه
شادی کن و کف بزن ..
ناز قدمای تو
میدم آقا پای تو
جونم فدایِ راهت ..
از تو دم میزنم و
برده این دل من و
آقا اون روی ماهت ..
« یابن الزهرا مدد .. یا مهدی »
دور شمع غمت پروانه ام
آره آره منم دیوونه ام
دل چیه پایِ عشقت اصلاً
واسه تو من بلا گردونم
جان سَنَ قربان میگم
آره با ایمان میگم
وقتی که اسمت میاد
هرنفس ای جان میگم
اصلا مثِ نفسی
واسم تو همه کسی
با تو دارم اصالت ..
ای راهِ نجاتِ من
ردِّ پایِ تو اصلاً
یعنی راه سعادت ..
ناز قدمای تو
میدم آقا پای تو
جونم فدایِ راهت ..
از تو دم میزنم و
برده این دل من و
آقا اون روی ماهت ..
« یابن الزهرا مدد .. یا مهدی »
امشبُ تا سحر بی تابم
سویِ تو قبله و محرابم
اومده نیمۀ ماه اما
ماهِ کامل تویی مهتابم
بیتِ تکِ هر غزل
ای که تویی بی مثل
تشنۀ روی توام
العجل العجل العجل
عمری شده آرزوم
باشی آقا روبروم
دیگه تموم شه غیبت ..
با تو ایشالله میریم
تا کرب و بلا میریم
یک اربعین زیارت ..
اصلاً مثِ نفسی
واسم تو همه کسی
با تو دارم اصالت ..
ای راه نجات من
ردِّ پایِ تو اصلاً
یعنی راه سعادت ..
- یکشنبه
- 1
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 13:11
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه