بنداول
سوخته دره خونه ی مولا
از آتیش کینه ی اعدا
بردن علی رو دسته بسته
شکسته شد حرمت زهرا
غلاف و بازوش
زخمیه پهلوش
باضربه سیلی شدید کبود شده روش
اون مرده گلچین
پلیده بی دین
مادره مارو هی میزد بادسته سنگین
علی غریبه
چه بی حبیبه
دلش برای فاطمش چه بی شکیبه
دیگه بریده
وقتی که دیده
میخ سینه ی حضرته زهرا رو دریده
مادره ما میونه کوچه ها
افتاده بود به زیره دست و پا
رد میشدن از روی مادرم
یه عده نانجیب بی حیا
ای وای مادرم مادرم
بنددوم
میونه اه شعله ور گفت
فاطمه با چشمای تر گفت
با سینه و پهلوی مجروح
ذکر علی رو پشت در گفت
بی بال و پر شد
چه خون جگر شد
فاطمه پشت در خدایا بی پسر شد
بازوش شکسته
پهلوش شکسته
با ضربه دستی گوشه ی ابروش شکسته
زارو حزینه
دلش غمینه
چی می بینه شوهرشو روی زمینه
ابر بهاره
چه بی قراره
روی لب اسم حیدرو فقط میاره
باله کبوترش می سوخت خدا
دیده های ترش می سوخت خدا
بین در و دیوار خونه داشت
گوشه ی معجرش می سوخت خدا
ای وای مادرم مادرم
بندسوم
غلاف زده قنفذ به بازوش
ثانی لگد زده به پهلوش
هَمهَمه شد میونه خونه
زیره کتک رفت مادر از هوش
آتیش و دوده
رخی کبوده
دشمن به پشت در پی راهه وروده
شده گرفتار
با سَره مسمار
مادر گیرافتاده میونه در و دیوار
با دله مضطر
افتاده با سر
شش ماهه محسنش شده فدای حیدر
وای از زمونه
قدش کمونه
خدایا مادرم هنوز خیلی جوونه
شد زینبت دلسوخته و کباب
دید دسته بسته ی ابو تُراب
قلبش شکست وقتی که دید تورو
میکشیدن تو کوچه با طناب
ای وای مادرم مادرم
به قلم شاعرین :
کارمشترک
کربلایی_رضانصابی
کربلایی_الیاس_محمدشاهی (احسان)
کربلایی_سعیدنوروزیان (خادم الحسین ع )
- چهارشنبه
- 4
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 13:49
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه