بنداول
دله من تنگ برا،دیدنه کرببلا
بطلب این شبه جمعه آقا
روی لبهام زمزمه،آرزوی قلبمه
زائرت بشم با دعای فاطمه
منو جواب نکن حسین،جایی نداره نوکرت
اگه ردم کنی بدون،میشه آواره نوکرت
گذشت جوونیم،میونه هیئت
بده کربلا،جونه رقیت
حسین یامولا،اباعبدالله
بنددوم
میباره اشک چشام،می چکه رو گونه هام
بیقراره حرمه کربلام
یاده اون صحن و سرا،هوائیم به خدا
برا بوسه به ضریح سقا
سنگ صبوره من شده،دو دیده ی ترم حسین
دعای بعد هر نماز،منو ببر حرم حسین
به دامه عشقت ببین اسیرم
نیام کربلات آقا می میرم
حسین یامولا،اباعبدالله
بندسوم
روضه هات عرشه برین،خادمش روح الامین
به ابی انت شه نیزه نشین
خدا رو دلم نوشت،هیئتت سر از بهشت
گلمو با خاکه تربتت سرشت
دسته کرامتت شده،سایه ی برروی سرم
بزار بیام زیارتت،یه اربعین با مادرم
ز هجر و دوریت ببین بیتابم
شبا با یاده حرم می خوابم
حسین یامولا،اباعبدالله
- چهارشنبه
- 4
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 14:31
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه