فاطمه جان قامتم از داغِ تو٬ تا می شود
غصّهٔ عالَم درون سینه ام جا می شود
فاطمه در صورتت ردِّ کبودی جای چیست؟
گَر سخن گویی برایم حَلْ٬ مُعَمّا می شود
من نمیدانم چه شد در کوچه٬ امّا بعد از آن
این حَسَن هِی بر زمین می اُفتَد و پا می شود
گَر حَسَن گریه کند عرش خدا میلرزد و
تا حسین گریه کند بند کفن وا می شود
- پنج شنبه
- 5
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 10:49
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
ارسال دیدگاه