غروب جُمعهای دیگر زِهجرت باز دلتنگم
کجایی یوسف زهرا٬ مَهِ طنّاز دلتنگم
زِ پشت پردهٔ غیبت نمایان کن رُخِ ماهت
بیا و انقلابت را بکن آغاز دلتنگم
توییحلّالهرمشکل٬تورا منعاشقم از دل
برایت عشق خود را میکنم ابراز دلتنگم
تمام عشق من این است٬ مرا عشق تو آئین است
نه از دیروز و یا امروز٬ من از آغاز دلتنگم
اَیا صاحب زمان مهدی٬ بیا شاه جهان مهدی
تویی بر شیعیان خود پَرِ پرواز دلتنگم
به عشقت من غزلخوانم٬ تورا هر لحظه میخوانم
هزار و یک غزل عشق پُر از آواز دلتنگم
تو را بِنوازَمَت از دل٬ تو را بِنوازَمَت از جان
به اوج شور و احساسِ صدای ساز دلتنگم
تورا من در همایون و سه گاه و شور و در ماهور
بیات ترک و قاجار و کمی شیراز دلتنگم
تورا در مایهٔ دشتی صدایت میکند(فیضی)
مسیحِ حضرت زهرا بکن اعجاز دلتنگم
- پنج شنبه
- 5
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 15:21
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
ارسال دیدگاه