««بنداول»»
بااین روی سیاهم نوکره دربارتم
خدا میدونه که بیقراره زیارتم
دیگه طاقته دوری ندارم ارباب حسین
منو ببر به شب بازم تو بین الحرمین
میدونم بدم ولی،ندارم غیره شما پشت و پناه
تو بمن خوبی کردی ولی جوابش رو دادم با گناه
شد هیئته تو مولا،کشتیه نجاته من
ذکرت رو نگیر ازمن،ای حی و مماته من
حسین(آقای من۳)
««بنددوم»»
دلم به این خوشه شبا تو روضه میشینم
وقتی دلتنگتم خوابه ضریح رو میبینم
دوریه از حرم داره دیوونم میکنه
زیارت اربعین رؤیای این سینه زنه
صحن و بارگاهه تو،گرفته ز من عقل و هوش و حواس
این برام یقین شده کربلا فقط جای آدم خوباس
داغه حرمت آقا،شعله زده به جونم
من تا آخره عمرم،از هجره تو گریونم
حسین(آقای من۳)
««بندسوم»»
شبای جمعه ها با اضطراب و واهمه
میاد کناره قتلگاهت بی بی فاطمه
یه خواهری داره روضه ی گودال میخونه
داره میگه قاتل به روی سینت میشینه
پیکره تو غرغه خون،افتاده روی خاکه کرب و بلا
پاره پاره گشتی وشمره دون سرت روبرید از غفا
وای از حمله به زنها،خیمه هاشده غارت
ناموسه رسول الله،داره میره اسارت
حسین(آقای من۳)
- پنج شنبه
- 5
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 20:2
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه