تو در محضرِ ماهِ اُم البنین
ادب می کنی حرف کم می زنی
نبودی اگر نامی از گُل نبود
تَرنُّم نبود و تَغَزُّل نبود
تو شه زاده ای و علی اکبری
علی اکبری یا که پیغمبری؟
دَرِ خانه ات ازدحام گداست
ولی خم به اَبرو نمی آوری
تو آنی که در بینِ گهواره ات
به نازی دلِ عمه را می بری
مرا از مناجات شب بهتر است
دو رکعت نمازِ علی اکبری
برای اذان گفتنِ کربلا
تو از هر کسِ دیگری بهتری
نمازت نیازِ شبِ کربلاست
گرفتارِ تو زینبِ کربلاست
خدایی ترین جلوه ی بی نیاز
موذن ترینِ زمینِ حجاز
غلامی کویِ تو را کرده ام
اگر آبرومندم و سرفراز
ندیدم در این کوچه های کَرَم
کسی را شبیهِ تو مهمان نواز
کنار خراباتِ گهواره ات
اذانی بگو تا بخوانم نماز
بیا از بقایایِ خاکسترم
حسینیه ی اُمِّ لیلا بساز
مرا تا بهشتِ نگاهت ببر
به پابوسیِ قتلگاهت ببر
مرا وصلِ دریا شدن بهتر است
گرفتارِ لیلا شدن بهتر است
کنارِ حَریمِ کریمانه ات
مرا مُردن از پا شدن بهتر است
به پای رکابِ تو له له زدن
مرا از مسیحا شدن بهتر است
تو مَمسوسِ حقی و جذبِ خدا
تو را اِرباً اِربا شدن بهتر است
فراقت توانِ پدر را گرفت
کنار تو پس، تا شدن بهتر است
دو چشمانِ تو اَخترانِ حسین
قد و قامتت سایه بانِ حسین
- جمعه
- 6
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 18:47
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه