• چهارشنبه 5 دی 03


شعر میلاد امام زمان(عج) -(ای مسیحای دل حضرت زهرا برگرد...)

982

ای مسیحای دل حضرت زهرا برگرد
آه ای ماه به آه دل تنها برگرد

بی تو هر روز هوای دل ما بارانیست
بی تو تا صبح فرج خیر در این دنیا نیست

زلفِ بر باد ده‌ات ریخت به هم دل ها را
آنچنانی که توسل به تو مشکل ها را

بوی پیرآهنت آمد دل یعقوب گرفت
حال کنعانی ما سبقت از آشوب گرفت

چه جوانها که پس از رفتن تو پیر شدند
پیر ها هم ز فراق تو زمینگیر شدند

برنگشتی و جهان از شب ظلمت پر شد
روزمان شب شد و نان دل ما آجر شد

نیستی هر شب جمعه شب احیا داریم
صبح تا شب تو ‌نباشی شب یلدا داریم

سوره‌ی فاتحه ای باطن قرآن برگرد
فتح ا‌لله بکم ، حضرت باران برگرد

غُصه این است که فریاد رسی نیست ، بیا!
دیگر ای یار مجال نفسی نیست، بیا!

نکند باز نگردی و بمیرم آقا
تو فقط یار منی ، از همه سیرم آقا

خونِ دل خوردن و دلدار ندیدن سخت است
گاه و بیگاه فقط آه کشیدن سخت است

تو نباشی بخدا بی کس و کاریم همه
دلبر بی کس من! ابر بهاریم همه

سنگ ما را به دلت یکسره میکوبی تو
آه آقای غریبم چقَدَر خوبی تو

انتظار فرجت مرد عمل میخواهد
یک علمدار ، و هفتاد و دو یل میخواهد

فصل ها بی تو همه سرد و بِلاتکلیفند
آسمان ها و زمین هر دو بِلاتکلیفند

مظهر عدل خداوند! بیا مهدی جان
میزند فاطمه لبخند ، بیا مهدی جان

ای وجود تو سراپا غزلِ مرثیّه
اشک و آه تو شده داغ دل ناحیّه

ساکن کرب و بلا را به چه جرمی کشتند؟
بدش این بود که با تیغِ نَبُر می کشتند

  • جمعه
  • 6
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:46
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران